انتخاب آگاهانه یک مسئولیت ملی اجتماعی است، معمولا در نظامهای سیاسی منتظر کسانی که در انتخابات شرکت نمیکنند نمیمانند بلکه بر اساس تعداد آرایی که به صندوقها ریخته شده است، نهادهای سیاسی شکل میگیرد.
طاهر خبر_پدرام رضایی کلانتری، رئیس هیات مدیره بنیاد بتن کاسپین| از اسفند ماه دوباره شور انتخاباتی بر فضای کشور حاکم میشود اما این بار مردم خود را آماده کارزار رقابتی شوراهای شهر و روستا میکنند.
براساس نظر کارشناسان روند مشارکت مردم دنیا در انتخابات سینوسی است و یک روند رو به بالا، ثابت و پایداری ندارد، شرکت نکردن یا مشارکت حداقلی مردم در انتخابات، دلایل مختلفی دارد. فاصله کم بین انتخابات، موثر نبودن انتخابات در زندگی مردم، کمرنگ شدن ایدئولوژی در اداره جوامع، رنگ باختن احزاب سیاسی، فاسد شدن رهبران سیاسی و رهبران احزاب سیاسی که نوعی بی اعتمادی در مردم ایجاد کرده و باعث فرار و قهر آنها با صندوقهای رأی شده، برخی از دلایلی است که مشارکت در انتخابات را کمرنگ میکند یا از اثر میاندازد.
هرچند وجود این دلایل در کل جهان مرسوم و معمول است اما باید به یاد داشت کسانی که رأی نمیدهند، سرنوشت خود را به کسانی میسپارند که در انتخابات شرکت کردهاند هر چند که هم نظر آنها نباشند.
اگر از زاویه عقلی و عقیدتی نظام انتخابی و مردم سالار مبتنی بر اسلام را پذیرفته ایم، طبیعی است که باید در انتخابات شرکت کنیم و حق خود را ادا کنیم.
مشارکت مردم در انتخابات، نشانه بلوغ سیاسی و اهتمام مردم به سرنوشت خویش است؛ کسانی زحمت رفتن به پای صندوقها و ایستادن در صف رأی را برای خود هموار میکنند که احساس میکنند در سرنوشت کشور و ملت خود میتوانند مؤثر باشند، از این رو مردم با مشارکت خود نشان میدهند نسبت به کشور و سرنوشت خود بیتفاوت نیستند و مسئولان و مدیران باید توجه کنند که این مردم، مراقب اعمال و رفتار مسئولان نیز هستند؛ (اصل نظارت مردمی در مردمسالاری دینی)، مردم نیز باید بدانند که در این انتخابات سرنوشت کشور، شهر و جامعه خویش را بر عهده دارند و پای انتخاب خود بایستند و اگر خوب انتخاب کنند، به مطالبات خود نیز دست خواهند یافت.
انتخاب آگاهانه یک مسئولیت ملی اجتماعی است،
معمولا در نظامهای سیاسی منتظر کسانی که در انتخابات شرکت نمیکنند نمیمانند بلکه بر اساس تعداد آرایی که به صندوقها ریخته شده است، نهادهای سیاسی شکل میگیرد.
اگر در انتخابات شرکت نکنیم خودمان را خلع سلاح کرده ایم، در این صورت خودمان را از تاثیر گذاری بر ساختار سیاسی کشور و تصمیماتی که نتیجه آن به خودمان برمی گردد، محروم کرده ایم.
بهعلاوه انتخابات شورای شهر و روستا برای شهروندان یک جامعه بسیار مهم است زیرا که مربوط به مسائل قابل لمس و مبتلا به جامعهی مورد نظر بوده و طبق نظر قانونگذار میتواند با تصمیمات محلی قابل حل باشد بنابر این مهم است زیرا منتخبین خود از نزدیک با مشکلات و ناهنجاریها و از طرفی توانمندیها آشنایی داشته و آنها را لمس نمودهاند همچنین مهم است که چه افرادی با چه تفکراتی انتخاب شوند تا نزدیک به نظر آحاد جامعه مسائل را حل نمایند.
باید به یاد داشته باشیم انتخابات چرخ دنده و موتور محرکه دولتها و نظامهای انتخاباتی هستند به همین دلیل به اندازه یک رای میتوان در تصمیم گیریها مشارکت داشت.
اگر از وضع موجود راضی هستیم برای استمرار وضع موجود باید در انتخابات شرکت کنیم، اگر از وضع موجود نیز ناراضی هستیم برای تغییر وضع موجود نیز باید در این امر سیاسی دخیل باشیم.
اگر نهادی از نظر ما ناکارآمد است یا انتقاداتی به آن داریم، راه حل نادیده گرفتن و تضعیف بیشتر آن نهاد نیست.