این مصاحبه در تاریخ ۱۳۹۴/۸/۲۵ توسط علیرضا صبوری برای کتاب اطلس هنرمندان مازندران در دفتر بینجستون فیلم صورت پذیرفت.
فلاحتگر، تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی بازیگری در دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد. او از تئاترهای مدرسهای فعاليت هنری خود را آغاز كرد. بعدها باب آشناییاش با بزرگان هنر موجب شد تا راهش را حرفهایتر دنبال کند.
بزرگانی چون «هادی مرزبان» كه كارشناس ادارهی تئاتر استان مازندران بود و گروه هم داشت؛ مهرداد با پيوستن به اين گروه در تئاترهایی چون «چوب به دست های ورزيل» نوشتهی غلامحسين ساعدی و «بامها و زير بامها» ايفای نقش نمود.
فلاحتگر بعد از آن با نمايشهای «ديكته» و «زاويه» نوشتهی استاد «بهرام بيضايی» و به كارگردانی «حميد مهران» استعداد هنری خود را شكوفا ساخت و ساليان بعد خود به كارگردانی نمايشهایی چون «باغ آرزوها» نوشتهی «پرويز بشردوست»، «از پا نيفتادهها»، « غلامحسين ساعدی» و «گلی برای هيوا» روی آورد.
اولين فعاليت تصويری فلاحتگر فيلمی بود به نام «سايهها» كه «رمضان رجبپور» سال ۱۳۶۶ برای شبكه مازندران ساخت و بعد از آن نيز در فيلمی به نام «آشيانه» برای همين كارگردان ايفای نقش نمود.
فلاحتگر تاكنون در قريب به سيصد فيلم بازی كرده و مقابل دوربين كارگردانهای مطرحی چون ساموئل خاچيكيان، حسن هدايت، فرجالله سلحشور، خسرو معصومی، مسعود كيميايی، ابراهيم حاتمیكيا و رخشان بنیاعتماد رفته است.
اولين و تنهاترين سريال خاچيكيان «گلهای سياه» نام داشت كه در سال ۱۳۷۱ برای تلويزيون ساخت و فلاحتگر ايفاگر يكی از رلهايش بود.
فلاحتگر در سريال «مردان آنجلس» نقش «سينوهه» پزشک فرعون را بازی كرد و به خاطر سكانس سختی كه داشت مورد تاييد و تحسین سلحشور نيز قرار گرفت و توسط ايشان به ابراهیم حاتمیكيا برای فيلم «آژانس شيشهای» معرفی شد. انتخاب بازيگر آن فيلم به عهدهی «آتيلا پسيانی» بود و فلاحتگر قرار بود ايفاگر نقشی باشد كه بعدها به «رضا كيانيان» سپرده شد.
او بعد از آن پای ثابت فيلمهای «خسرو معصومی» شد و در «رسم عاشقكشی»، «باد در علفزار میپيچد»، « بيرون از بهشت» و «تاريكی»ايفای نقش نمود. از ديگر فيلمهای فلاحتگر میتوان به «زير پوست شهر، رخشان بنیاعتماد»، « شور عشق، نادر مقدس»، «بودن يا نبودن و سفره ايرانی» هر دو اثر «كيانوش عياری» سريال محاكمه اثر «حسن هدايت»، «عشق فيلم» و «عروسک» هر دو اثر «ابراهيم وحيدزاده» و «جرم » اثر «مسعود كيميايی» نام برد.
فلاحتگر همچنين در معرفی دو ستاره به سينما نقش مستقيم داشت. اولی با معرفی «بهرام رادان» برای فيلم «شور عشق» به «نادر مقدس» و دومی «مصطفی زمانی» به فرجالله سلحشور برای نقش ماندگار «يوسف پيامبر»؛ البته فلاحتگر «كامران تفتی» را نيز به «مهدی فخيم زاده» معرفی كرد كه ايشان هم بازيگر مطرحی شد.
فلاحتگر در طول اين سالها در سمتهايی چون مدير توليد و تهيه كننده نيز فعاليت داشت و در این باره میگويد: به كارگردانهای مختلف در مواقع بحران مالی، جهت جلوگيری از تعطیلی پروژه از طريق خريد حق رايت ويديويی کمک موثر مالی كرده است.
فلاحتگر مشاور هنری موسسات ويديويی چون «پرده نقرهای»، «هنر هشتم»، «قرن جديد» و «پارس ويدئو» بوده و به تازگی كارگردانی فيلم ويديويی «تو یک علامت سوال بزرگی» را به پايان رسانده است.
فلاحتگر میگويد: همه چيز راحت و آسان است؛ هنر يك امر ذاتی است. هنر بازيگری نيز در تمام مخلوقات وجود دارد؛ حتی حيوانات و گياهان!! گياهان اگر ناخواسته در تاريکی قرار گيرند، به سمت نور حركت و رشد دارند. بازيگر نيز در نور رشد و حركت دارد و اگر اين دو نباشد، او ديده نخواهد شد. اما بازيگر ياد گرفته چگونه احساس و تكنيكش را رشد دهد. تمام مخلوقات در جهان هستی قصد «خودنمایی» دارند. حال مثبت يا منفی. اما هنر شكل پذيرفته شده خودنمايی است كه با زيبايی جلوهگر می شود. بازيگر خارقالعادهترين موجودی است كه خدا آفريده. چون حسهای پنجگانه او از سایر موجودات قویتر است.
فلاحتگر میافزايد: برای من تريبون برای حرف زدن وجود نداشت. من نيز برای زمان محدود حرف نمیزنم. اما در جامعه چنين تلقی وجود دارد كه انگار هركس بيشتر حرف میزند، لابد بيشتر میداند و هر كس سکوت می کند، پس نمیداند.
مهرداد حرف دلش را اينگونه بيان میكند: هدف من در زندگی ماديات نبود، پس به ماديات نرسيدم و چون هنر و معنويت را سرلوحه ام قرار دادم، به آن چيزی كه میخواستم دست يافتم. من در تهران و بابل مستاجرم؛ اما خانهام در دل مردمی است كه مرا میشناسند و دوست دارند.»
فلاحتگر پس از یک دوره مبارزه سخت با بیماری سرطان در ساعت سه صبح مورخ ۱۴۰۴/۶/۲ بدرود حیات گفت.
این مصاحبه در تاریخ ۱۳۹۴/۸/۲۵ توسط علیرضا صبوری برای کتاب اطلس هنرمندان مازندران در دفتر بینجستون فیلم صورت پذیرفت.