در کشاکش روزهای پرالتهاب جنگی ناخواسته، صدایی از قلب مازندران به گوش میرسد؛ صدای محمدرضا نجاتی مقدم، یکی از دوستان نزدیک شهید مجید تجنجاری، نخبهای قائمشهری که زندگی کوتاهش مجموعهای از افتخارات علمی و پژوهشی است.
عکس متعلق به محمدرضا نجاتی مقدم است.
نجاتی مقدم، دوستی خود با مجید را به سال ۱۳۸۰ بازمیگرداند؛ زمانی که هر دو هجده ساله بودند و در یک تیم تحقیقاتی، به دنبال خلق اختراعات بودند. مجید در آن سالها، در حوزه نرمافزار و الکترونیک، بهویژه رباتیک، غرق در مطالعه و تدریس بود. نبوغ او در همین سالها با طراحی یک ربات انساننما نمایان شد و نامش بر سر زبانها افتاد.
سال ۱۳۹۲، نقطه عطفی در فعالیتهای این دو جوان بود. آنها موفق به اختراع اولین سامانه ثبت ساعت خودروهای خطی شدند و جلسات متعددی را در شهرک آزمایش تهران برای اجرای این پروژه ملی پشت سر گذاشتند.
تیم آنها به تدریج بزرگتر شد و با اضافه شدن افرادی چون حسین نجاتی، سامان جواهری و مریم فرخی، به یک گروه پنج نفره تبدیل شد.
ثمره این تلاشها، طراحی اولین سیستم داوری تکواندو برای فدراسیون بود؛ سیستمی که حتی در کشورهایی مانند اسپانیا نیز نمونه مشابهی نداشت.
افتخارات آنها به همینجا ختم نشد. در مسابقات جهانی ۲۰۱۳ آلمان، سه مدال جهانی و نقره را کسب کردند و در مسابقات دانشجویی کشور نیز خوش درخشیدند.
اختراع هدست داوری فوتبال و همکاری با داور مشهور، علیرضا فغانی، از دیگر افتخارات آنهاست، این تیم پرافتخارترین تیم مازندران بود که همواره در پی ایدههای جدید و پژوهشهای نوآورانه بود.
زندگی مجید، مملو از افتخار و تلخی
مجید، به گفته دوستش، شخصیتی متواضع، آرام و دوستداشتنی داشت، زندگیاش پس از خداوند، در لپتاپش خلاصه میشد و در حوزه راهآهن، اختراعات ارزشمندی داشت، یکی از مهمترین آنها، سیستم کنترل ایجی مغز برای بیماران اماس بود، اما این همه نبوغ و خلاقیت، بیحمایتی مسئولان را در پی داشت.
نجاتی مقدم با تلخی از روزی یاد میکند که پس از کسب مدال جهانی در آلمان، هیچ مسئولی به استقبال آنها نرفت. گلایهای که پنج سال بعد، پس از بازگشت مجید به آمل، دوباره تکرار شد و هیچکس برای تقدیر از این نخبه، قدمی برنداشت.
این بیمهریها، اوج تلخی را زمانی تجربه کرد که مجید در سال ۱۳۹۴، برای همیشه مازندران را ترک کرد و به تهران رفت. با این حال، او به موفقیتهایش ادامه داد و در تهران، آکادمی “آیولرن” را با ۲۰۰ پرسنل تأسیس کرد و به سمت آموزش هوش مصنوعی روی آورد.
مبارزه تا آخرین نفس در جنگی نابرابر
مجید در سالهای اخیر، با وجود پیشنهادهای کاری از خارج کشور، به ایران بازگشت تا هزاران نخبه دیگر را پرورش دهد.
در دی ماه سال گذشته، تیم آنها هفت باگ امنیتی مهم را در خدمات دولتی اعلام کرد و حتی پیشنهاد داد که این اطلاعات را به صورت رایگان در اختیار دولت قرار دهد، اما هیچ توجهی به آنها نشد، نتیجه این بیتوجهیها، هک شدن بانکها و سایتهای دولتی بود.
این بیتوجهیها، مجید را ناامید نکرد، او با تمام توان خود، در خط مقدم جنگ سایبری ایستاد و به مبارزه با دشمن پرداخت، شهید مجید تجنجاری، نخبهای بود که دشمن به دنبال ترور مغز متفکر او بود؛ نخبهای که موشکها و توان دفاعی کشور، حاصل تلاشهای او و همقطارانش بود.
عکس متعلق به شهید مجید تجن جاری است.
و سرانجام در ساعت ۸ صبح روز ۲۳ خرداد، خبر شهادت مجید، مانند بمبی در میان دوستانش منفجر شد، نجاتی مقدم، خبر را باور نمیکرد، اما حقیقت تلخ بود؛ مجید، نخبهای که برای پرورش هزاران جوان به کشور بازگشته بود، در جنگی نابرابر، به شهادت رسید. شهادتی که او را به آرزویش رساند؛ فدایی شدن برای ایران.
مصاحبه: زری طاهری پرکوهی