در نظام حقوقی ایران، مفاخر ملی و فرهنگی نهتنها بهعنوان عناصر هویتی جامعه شناخته میشوند، بلکه در برخی موارد، موضوع حمایت کیفری نیز قرار میگیرند.
طاهر خبر_ دکتر محمد فراهانی دکتری حقوق کیفری و جرمشناسی و مدرس دانشگاه| انتشار محتوای ویدئویی از سوی زینب موسوی، طنزپرداز شناختهشده، که در آن با لحنی تمسخرآمیز به اشعار منتسب به فردوسی پرداخته شده بود، موجب واکنشهای گستردهای در سطح افکار عمومی و نهادهای قضایی شد. این نوشتار به بررسی ابعاد کیفری این رفتار از منظر حقوق جزای عمومی و اختصاصی میپردازد.
۱. وصف مجرمانه فعل ارتکابی
بر اساس ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات)، «توهین به افراد» از طریق «فحاشی یا استعمال الفاظ رکیک» در صورتی که مشمول حد نباشد، جرم تلقی شده و مجازات شلاق یا جزای نقدی را در پی دارد. هرچند این ماده ناظر بر اشخاص حقیقی زنده است، اما در رویه قضایی و تفاسیر موسع، توهین به شخصیتهای تاریخی و فرهنگی نیز میتواند ذیل عنوان «اخلال در نظم عمومی» یا «جریحهدار کردن احساسات عمومی» مورد تعقیب قرار گیرد.
در پرونده حاضر، دادستانی تهران با استناد به همین اصول، دو عنوان اتهامی برای متهم در نظر گرفته است: یکی در دادگاه انقلاب (احتمالاً با استناد به ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی در خصوص توهین به مقدسات یا مفاخر مذهبی)، و دیگری در دادگاه کیفری دو (با استناد به ماده ۶۰۸).
۲. جایگاه مفاخر ملی در نظام کیفری
هرچند قانونگذار بهطور صریح از «مفاخر ملی» نام نبرده است، اما در اسناد بالادستی نظیر سیاستهای کلی فرهنگی، قانون حمایت از میراث فرهنگی، و حتی در برخی آرای وحدت رویه، شخصیتهایی چون فردوسی، حافظ، سعدی و دیگر نمادهای فرهنگی، بهعنوان سرمایههای ملی تلقی شدهاند. توهین به این چهرهها، بهویژه در بستر عمومی و رسانهای، میتواند مصداق «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» یا «توهین به ارزشهای فرهنگی» باشد.
۳. تحلیل عنصر روانی جرم
عنصر روانی در جرایم توهینآمیز، ناظر بر قصد و انگیزه مرتکب است. در این مورد، با توجه به سابقه فعالیت طنزآلود متهم، ممکن است ادعای «نیت طنز» مطرح شود. با این حال، در حقوق کیفری، طنز زمانی از شمول وصف مجرمانه خارج میشود که فاقد قصد تحقیر، تخریب یا تحریک احساسات عمومی باشد. در صورتی که طنز به ابزاری برای تمسخر ارزشهای فرهنگی بدل شود، عنصر روانی جرم محقق خواهد شد.
۴. مسئولیت کیفری در فضای مجازی
با توجه به انتشار ویدئو در بستر شبکههای اجتماعی، باید به قانون جرایم رایانهای نیز توجه داشت. ماده ۱۸ این قانون، انتشار محتوای توهینآمیز یا خلاف عفت عمومی در فضای مجازی را جرمانگاری کرده است. بنابراین، رفتار ارتکابی میتواند واجد وصف مجرمانه مضاعف باشد: هم از منظر توهین، و هم از منظر انتشار محتوای مجرمانه در فضای دیجیتال.
نتیجهگیری حقوقی
رفتار زینب موسوی، فارغ از انگیزه شخصی یا قالب طنز، در صورت احراز عناصر سهگانه جرم (قانونی، مادی و روانی)، میتواند مشمول مجازاتهای مقرر در قانون مجازات اسلامی و قانون جرایم رایانهای باشد. این پرونده، نمونهای از چالشهای نوظهور در تلاقی آزادی بیان، طنز هنری و مسئولیت کیفری در عصر رسانههای دیجیتال است؛ چالشی که نیازمند بازنگری دقیق در مرزهای قانونی و فرهنگی آن است.