آفتهای پنهان نظام سیاسی و اداری از منظر آسیبشناسی و جرمشناسی انتقادی شامل؛ سه گانه ریاکاری، مقدس مابی، تملق گویی عمده هستند.
طاهر خبر_ دکترسیدمحمّدرضا موسوی فرد، پژوهشگر و عضوهیئت علمی دانشگاه|امروزه بر کسی پوشیده نیست که حل مشکلات نظام اداری از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا این مشکلات میتوانند بر توسعهی اقتصادی و اجتماعی کشور تأثیر منفی بگذارند. اعتماد عمومی به نظام اداری، کارایی دستگاههای دولتی، ارائهی خدمات باکیفیت و همچنین تحقق اهداف توسعه، همگی به وجود یک نظام اداری کارآمد و شفاف وابسته است.
گاهی کارشناسان، آسیبهای کلیشهای را بهعنوان آفت این سیستم معرفی میکنند. در اینجا میکوشیم از زاویهای جدید به موضوع بنگریم که کمتر به آن پرداخته شده است یا به بیان صحیحتر، به نظر میرسد پژوهشگران و منتقدان کمتر جرأت ورود به آن را داشتهاند. این زاویهی دید چیزی نیست جز «سهگانهی ریاکاری، مقدسنمایی و تملقگویی» که از آفتهای پنهان و عمدهی نظام اداری ما محسوب میشوند. اگر به این موارد توجه جدی میشد، بیتردید در بسیاری از موارد، موقعیتها به افراد شایسته تعلق میگرفت و بالتبع تحولات مثبتی رخ میداد. بههرحال، به نظر میرسد وظیفهی جرمشناسی انتقادی در حوزهی جامعهشناسی سازمانها و نهادها، آسیبشناسی و پرداختن به چنین مسائلی است.
ریاکاری ظاهری در نظام سیاسی و اداری
ریاکاری، دورویی و دروغگویی اجتماعی تابعی از نظام مدیریت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه است. متأسفانه ریاکاری نزد برخی به مهارتی تبدیل شده که فردی که آن را نمیداند یا به کار نمیبندد، از سوی اطرافیان از خانواده گرفته تا دوستان و همکاران مورد سرزنش قرار میگیرد. به نظر نگارنده اگر شایستهسالاری مبنای پاداش و مجازات باشد، طبیعتاً بخشی از این ریاکاریهای در بخشهای مختلف کاهش محسوسی مییابد.
جامعهشناسان علت ریاکاری را این گونه شرح و تبیین مینمایند که فرد در مواجهه با محیطها، گروهها و موقعیتهای متفاوت (مانند تعاملات خانوادگی، روابط دوستانه، فضای کاری و همسایگی) تجارب متناقضی کسب میکند. این تجارب با پیامهای رسانهای و فضای مجازی درهم میآمیزد و فرد را بهصورت مداوم در موقعیتهای متضاد قرار میدهد.
نتیجهی این شرایط، انباشت تجربیاتی فراتر از ظرفیت روانی انسان است که با فشارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز تشدید میشود. از سوی دیگر، سیاست فرهنگی حکومت درصدد یکسانسازی سبک زندگی است، درحالی که نیروهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادیِ شکلدهندهی تجارب فرد، ذاتاً ناهمگون هستند. این تناقض، فرد را به سمت پذیرش «چندگانگی شخصیت» سوق میدهد؛ راهبردی که در آن، فرد برای بقا در موقعیتهای مختلف به تغییر چهره و رفتار متوسل میشود. به این ترتیب، ریاکاری به پدیدهای فراگیر تبدیل میشود.
حتی متولیان نظارت بر رفتارهای اجتماعی نیز ناگزیر به ریاکاری هستند و این امر دامنهی تأثیرگذاری مدیران را محدود میکند. مقابله با این پدیده مستلزم آن است که نخست، خود مدیران از اتهام ریاکاری و دورویی مبرا باشند.
مقدس مآبی آفت پنهان نظام سیاسی و اداری
در آغاز این بخش، به سخنان مرجع تقلید “مرحوم آیتالله سید محمدعلی علوی گرگانی” استناد میکنیم که فرمودند: «در طول تاریخ، انسانهای مقدسنما به دلیل دوری از خدا و اهلبیت (ع)، خسارتهای جبرانناپذیری به جامعه اسلامی وارد کردهاند.» ایشان معتقد بودند برخی افراد مقدسنما با اعمال و رفتارهای خود، جایگاه اسلام را در جامعه تخریب میکنند. انسان در هر موقعیتی که باشد، باید حفظ عزت و آبروی اسلام را اولویت خود قرار داده و به مردم خدمت کند.
مقدسمآبی از عوامل پیدایش بدعت است. این افراد با این توهم که با اعمال خود به خدا نزدیکتر میشوند و ثواب بیشتری میبرند، در واقع با پیشی گرفتن از دستورات الهی و سنت پیامبر (ص)، مرتکب بدعت در دین میشوند. طبق فرمایش رسول اکرم (ص)، نه تنها از این اعمال ثابتی نمیبرند، بلکه گناهکار نیز محسوب میشوند.
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی با اشاره به تاریخ اسلام تأکید داشتند که اسلام هیچگاه به اندازهای که از مقدسنمایان روحانینما آسیب دیده، از هیچ گروه دیگری متضرر نشده است. نمونه بارز این مسئله، مظلومیت و غربت امیرالمؤمنین علی (ع) است که در صفحات تاریخ به وضوح ثبت شده است. طلاب جوان باید آگاه باشند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است، فقط شیوههای مقدسنمایی و دینفروشی تغییر شکل داده است. همانها که در گذشته خود را از سیاست دور میدانستند، امروز حامی جریانهایی شدهاند که تا مرز براندازی نظام و کودتا پیش رفتهاند.
اگر امروز در جامعه شاهد پدیدههایی مانند دینگریزی و دینزدگی هستیم، یا اگر در بخشی از جهان، اسلامهراسی رواج یافته، بخشی از این مشکلات ناشی از دوری ما از اخلاق اسلامی و اهداف بعثت پیامبر (ص) است. دشمنان اسلام با سوءاستفاده از این ضعفها و با بزرگنمایی آنها، توانستهاند بر افکار عمومی جهانیان تأثیر بگذارند و چهرهای مخدوش از اسلام ارائه دهند.
تملقگویی؛ آفتی کهنه در نظام اداری
تملقگویی به معنای بیان ستایشهای اغراقآمیز و غیرواقعی برای جلب منفعت یا رضایت دیگران است. این رفتار که معمولاً با دورویی و پنهانکاری همراه میشود، شکلی از چاپلوسی و خوشامدگویی مبالغهآمیز محسوب میشود.
در حقیقت، تملقورزی ابراز علاقهای ظاهری و غیرصادقانه برای دستیابی به اهداف شخصی است که در همهی فرهنگها رفتاری ناپسند و نکوهیده به شمار میآید. در محیطهای اداری، تملقگویی به عنوان پدیدهای مخرب شناخته میشود که میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به ساختار سازمان وارد کند. این معضل زمانی خطرناکتر میشود که مدیران تملقپذیر، چاپلوسی اطرافیان را جایگزین شایستهسالاری کنند.
چنین رویکردی به تدریج مدیران را از شخصیتهای مقتدر و نوآور به افرادی منفعل تبدیل میکند که تنها به حضور فیزیکی در سازمان بسنده میکنند. برای مقابله با این آفت دیرینه، لازم است فرهنگ سازمانی سالمی ایجاد شود که در آن تملقگویی رفتاری غیرقابل قبول تلقی گردد.
روش موثر مقابله با تملقگویی، بیاعتنایی به تملقگویان است که در روانشناسی به تکنیک «خاموشی» معروف است. این روش باعث میشود تملقگویان رفتار خود را اصلاح کنند و به جای آن، رفتارهای مثبت تقویت شوند. از سوی دیگر، باید با اجرای سیاستهای تشویقی، فضایی امن برای بیان صادقانهی نظرات کارکنان فراهم آورد و با برگزاری دورههای آموزشی، توانایی شناسایی و مقابله با این پدیده را در کارمندان تقویت کرد. نکتهی تأملبرانگیز آنکه تملقگویی صرفاً به محیطهای اداری محدود نمیشود، بلکه به عنوان عاملی بازدارنده در مسیر پیشرفت جامعه عمل میکند.
این رفتار که ریشه در تاریخ کهن نظامهای اداری دارد، همچون اختاپوسی بر پیکرهی مدیریت کشور سایه افکنده و مانع تحقق اهداف توسعهای میشود. بنابراین، مقابله با این معضل نیازمند عزمی ملی و برنامهریزی دقیق در تمام سطوح مدیریتی است.
برآیند تحلیلی
مقدسنمایی به معنای توجه افراطی به ظواهر دین و غفلت از روح و حقیقت آن است. این پدیده در نظامهای سیاسی و دینی، مانعی جدی در مسیر اصلاحات و پیشرفت محسوب میشود. افزون بر این، تملقگویی و چاپلوسی از دیگر آسیبهای بنیادین نظام اداری و سیاسی به شمار میآید.
این رفتارهای ناپسند موجب تضعیف شایستهسالاری، گسترش فساد و کاهش اعتماد عمومی میگردد. افراد جاهطلب برای حفظ یا ارتقای موقعیت خویش به تملقگویی متوسل میشوند و مدیران تملقپذیر نیز با تکیه بر اطرافیان چاپلوس، از واقعیتها فاصله گرفته و در تصمیمگیریهای کلان دچار اشتباه میشوند.
شیوع تملق در جامعه، موجبات گسترش دروغ و ریا را فراهم میآورد، افراد صادق و خیرخواه را به حاشیه میراند و در نهایت به فساد ساختاری و بیاعتمادی اجتماعی میانجامد. سهگانهی مخرب ریاکاری، مقدسنمایی و تملقگویی، هر یک بهتنهایی و در تعامل با یکدیگر، بنیانهای اخلاقی و کارآمدی نظام اداری و سیاسی را مورد تهدید قرار میدهند.
میتوان دریافت این آسیبها با تضعیف اعتماد اجتماعی، گسترش فساد اداری، ایجاد موانع در مسیر اصلاحات و حذف نظام شایستهسالاری، جامعه را به سمت عقبماندگی و بحران مشروعیت سوق میدهند. مقابله با این معضلات، مستلزم اصلاح ساختارها، تقویت اخلاق حرفهای، افزایش شفافیت و ارتقای سطح پاسخگویی مسئولان است. سهگانه ریاکاری، مقدسمابی و تملقگویی به عنوان آفات نظام سیاسی و اداری، از منظر آسیبشناسی و جرمشناسی انتقادی، ریشه در ضعفهای ساختاری و فرهنگی دارد و مقابله با آن نیازمند اصلاحات بنیادین در نظامهای اداری و فرهنگی است.
جرمشناسی انتقادی معتقد است که جرم و انحراف محصول نابرابریها و ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ناعادلانه است که زمینهساز بزهکاری و رفتارهای انحرافی میشود. رذایل اخلاقی مذکور نیز در بستر چنین ساختارهای نابرابر و فسادزا رشد میکنند و به عنوان آفات نظام سیاسی و اداری، موجب تضعیف عدالت و افزایش فساد میشوند. این رذایل اخلاقی، به ویژه در نظامهای سیاسی و اداری، زمینهساز فساد سازمانی و سوءاستفاده از قدرت هستند که جرمشناسان انتقادی آن را ناشی از ساختارهای طبقاتی و نابرابر میدانند.
به این معنا که فساد اخلاقی و رفتاری همچون تملقگویی و ریاکاری، بازتابی از نابرابریها و فشارهای اجتماعی است که افراد را به سمت انحراف سوق میدهد. جرمشناسی انتقادی به نقد قوانین و ساختارهای حاکم میپردازد که ممکن است خود موجب تداوم رذایل اخلاقی و فساد شوند. به عبارت دیگر چنین است، که این رویکرد تأکید دارد که قوانین و نظامهای سیاسی-اداری باید به گونهای اصلاح شوند که زمینههای فساد اخلاقی و رفتاری کاهش یابد و عدالت اجتماعی برقرار شود.